hot page

ساخت وبلاگ

با اشکهاش اشک ریختم امشب.

از فکر اشکهای سال بعدش هم اشک ریختم و های‌های گریه کردم ...

پابه‌پای هم گریه کردیم امشب.

میگم "ماه" نمی‌ذاره "ماه" تاریک‌ بشه ...

تنها امیدم همینه. نه که کورسوی امید باشه. یه نور واضح و روشنه. اگه گاهی نمی‌بینمش برای اینه که شدت گریه، چشمهام رو میبنده.

hot page...
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0arameshe-toofani8 بازدید : 57 تاريخ : دوشنبه 23 مرداد 1402 ساعت: 23:36

غروب از جلوی خانه‌ای رد شدیم که توش غوغا بود. مادر فریاد میزد و دو تا دختربچه با شدیدترین شکل ترس و استیصال، گریه می‌کردند ... دخترک بغلم بود.‌چسبید بهم. به بازوم‌چنگ انداخت. چرخید سمت صدا. ترسیده بود.‌ از صدای فریاد.‌و بیشتر از صدای گریهء دختربچهء کوچیک‌تر ... زیرلب می‌گفت نی‌نی ... با یک آهی در صدا ...تا بوده، از‌غصه خوردنِ پیش از موعد ترسیدم. از زود بزرگ شدم. چنگ امشبِ دخترک به بازوم و ترسش، من رو از ترسهای قابل پیش‌بینی و غيرمنتظره‌ء فردا و فرداها ترسوند. از مهربونی دلش و نگرانیش برای نی‌نی ... از اون بغل محکم که می‌دونم اگر اون طفل گریان در معرض دیدش بود، پافشاری می‌کرد جای من نثار اون دختربچهء گریان کنه ...به قول هشتگ‌های روی استوری‌های اینستا ... #لاحول_ولاقوة_الا_بالله_العلي_العظيم ... hot page...
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0arameshe-toofani8 بازدید : 60 تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1402 ساعت: 12:38

خواب میبینم گاهی هنوز. با نگاهی شبیه همون روزها. اما حسرت اضافه شده به همه حسهای اون روزها. باورم نمیشد از خوابی که برای اولین بار بعد این سالها همراه قدم زدن و هم‌صحبتی باهات بود بلند شدم و‌ های‌های گریه کردم ... و دخترک شانه‌هام رو مهربانانه ماساژ داد و مثل وقتی که بهش تشر میزنم لبخند دلجویانه و همراه با استرسی زد که یعنی "بخند". همراه اشکهام بهش خندیدم و زدم به مسخره‌بازی. اما امان از عالم رویا که نمیفهمه رفت و نیست یعنی چی. لعنت به رویا. لعنت به اون که رفته. hot page...
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0arameshe-toofani8 بازدید : 61 تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1402 ساعت: 12:38

این روزا زیاد بهش میگم کاش می‌شد صدات و ببوسم! صدای مااااما گفتن محکمت! "نه" گفتنت به هر سوالی!! وقتی ازت میپرسم ازم راضی هستی و طبق عادت و بدون اینکه بدونی نه یعنی چی با خنده میگی "نهههههه" ... وقتی بعد بی‌حوصلگی‌، بهت میگم من رو می‌بخشی و باز چشمات برق میزنه و بلند میگی نهههه...!!!کاش میشد عطر نفست وقتی این کلمات رو روبروی صورتم میگی ذخیره می‌کردم ... من برای این عطر قیمت گزافی پرداخت کردم. من برای داشتنش راه طولانی رفتم. من از خستگی زودهنگام میترسم اما این نفسهای توی صورتم، یادم‌ میندازه قیمتت چه‌قدره. hot page...
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0arameshe-toofani8 بازدید : 62 تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1402 ساعت: 12:38